✍️ استاد معظم دکتر سید صائبهاشمینسب «دام ظله»
در دنیای معاصر، ما به وضوح شاهد تأثیرات عمیق و گستردهای از اعتیاد به تفکرات و سنتها هستیم که نه تنها فرد، بلکه جامعه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. این اعتیاد، متمایز از اعتقادات قلبی، روحی و معنوی است و میتواند به آسانی به یک نوع بندگی فکری و به دور از اندیشه انتقادی منجر شود. در بسیاری از موارد، مردم به طور ناخودآگاه و با نبود درک صحیح از این مسأله، به تفکرات و شعارهایی که دیگران برای آنان تعیین کردهاند، وابسته میشوند و این وابستگی موجب ایجاد یک جامعه مریض میگردد.
دستگاهها و نهادهایی که بهخوبی درک کردهاند چگونه میتوانند ذهنها را به بردگی بگیرند، از این اعتیاد عمومیسوءاستفاده کرده و به ترویج ایدهها و سنتهایی میپردازند که نه تنها از نیازهای واقعی مردم فاصله دارند، بلکه آنها را از فهم صحیح واقعیتها دور میکنند. این پدیده نه تنها مختص به دینداران یا لائیکها نیست، بلکه شامل تمامیاقشار مردم با سطح تحصیلات مختلف، و در هر دو جنس مرد و زن میشود. این نشاندهنده یک بحران عمیق فرهنگی و اجتماعی است که در جوامع مختلف وجود دارد.
بسیاری از افراد سعی میکنند واقعیتهای عمیقتری را در درون خود بیابند و به این وسیله به رشد و توسعه معنوی خود بپردازند. اما در مقابل، سیستمهای حکومتی با رویکردی کاملاً متفاوت، سعی در القای تفکرات خاص دارند که با منافع آنها همراستا است. به همین دلیل، ما با مشاهدهی یک روند عادیسازی مواجهیم که باعث میشود افراد طرز تفکر و رفتار خود را بر اساس نیازهای دستگاههای حکومتی و سازوکارهای اجتماعی آنها پیش ببرند. این نوع نگاه نه تنها از تنوع در اندیشهها و آزادیهای فردی میکاهد بلکه یک نوع انفعال و سکوت در مقابل نابرابریها و بیعدالتیها را به وجود میآورد.
انتقاد از این وضعیت به معنای مبارزه با سنتها و باورهای عمیق فرهنگی نیست، بلکه به معنای بررسی مجدد این باورها و تفکرات از منظر عقل و منطق است. ما باید توانایی انتقاد و تحلیل را در خود تقویت کنیم تا بتوایم از چرخهی اعتیاد به تفکرات و شعارها فراتر برویم. این امر به ویژه در جوامع معاصر که با بحرانهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه هستند، ضرورت بیشتری پیدا میکند.
در نتیجه، ما باید آگاهانه و از روی فهم و درک عمیق به انتخابهای خود در زندگی بپردازیم و از سرسپردگی به تفکراتی که دیگران برای ما تعیین کردهاند، پرهیز کنیم. این انتخاب نه تنها به ما کمک میکند تا فردیت و خودباوری خود را حفظ کنیم، بلکه منجر به ساخت یک جامعه سالمتر و فکر آزادتر خواهد شد. انزوای فکری و روحی که از اعتیاد به تفکرات غیرانتقادی ناشی میشود، تنها به نفع قدرتهای حاکم است که از عدم آگاهی و درک واقعی مردم سود میبرند.
در پایان، میتوان گفت که برای رویارویی با این معضل، نیازمند یک آگاهی جمعی و تلاشی مشترک هستیم تا با تفکر انتقادی، باورهای جدید و مناسبتری را در خود نهادینه کنیم و از چرخه بردگی فکری رهایی یابیم. این امر نه تنها مسئولیت فردی ما، بلکه یک وظیفه اجتماعی است که میتواند به ما کمک کند تا به عنوان یک جامعه، مسیر توسعه و پیشرفت را با گامهای مثبت و مؤثر طی کنیم. در این میان، غفلت از جایگاه و نقش متخصصین مسئلهای قابل تامل است. اتخاذ تصمیمات خودسرانه و بیپایه میتواند بحرانهای موجود را تشدید کرده و مشکلات جدیدی را بر دشواریهای گذشته بیفزاید. لذا ضروری است که در مسیر حل مسائل، از مشاوره و راهنمایی کارشناسان بهرهبرداری نماییم تا به نتایج مطلوب دست یابیم.
#بردگی_فکری
#سنت_اصالت_است_نه_عادت
𖣐اللّٰهُمَــ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّج𖣐
♡⠀ 〇⠀ ⎙⠀ ⌲
ˡⁱᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
I🆔I https://t.me/Norshariat